هانی ادیب آزاد

من هانی ادیب آزاد هستم...

برای شناخت بهتر باید عرض کنم که یک وجه دیگر هم دارم و آن علاقه به همراهی، راهنمایی و مشاوره به افرادی ست که مایل هستند کسب و کار خودشان رو بسازن، در دنیای کارمندی خودشون پیشرفت کنن، شرایط کسب و کار خود را بهبود بدهن و یا حتا تفکرشون را برای ارتقا کیفیت زندگی تغییر بدهن. این همان کوچینگی است که این روزها بسیار مد شده و البته بسیاری هم به حق و نا حق کوچ و مربی و راهبر شده اند، من هم یکی از صدها، با این تفاوت که من اصول موفقیت در کسب و کار را تجربه کرده ام و گام به گام پیش رفتم و موفق شدم شرکتی رو بیش از 15 سال اداره کنم، تثبیت کنم و ارتقا بخشم. به تنهایی انجامش ندادم اما شما هم تنها نیستید، اگر در کنار همراهی خانواده و دوستان و اراده خودتون اگر، تجربه فردی سرد و گرم چشیده رو هم در کنارتون داشته باشین، بسیار امیدوار خواهم بود که شما هم موفق شوید و بدین طریق دیگر نیازی به اختراع مجدد چرخ را نداشته باشید بلکه چرخ کارآمد خودتون رو بهینه کنین.

درباره من

20


تدریس در صنایع مختلف

60%

میزان موفقیت
افراد و بیزینس های کوچ شده

15

تعداد افراد کوچ شده

بخش خدمات

کار ما اینجا همان کوچینگی است که این روزها بسیار مد شده و البته بسیاری هم به حق و نا حق کوچ و مربی و راهبر شده اند، من هم یکی از صدها، با این تفاوت که من اصول موفقیت در کسب و کار را تجربه کرده ام و گام به گام پیش رفتم و موفق شدم شرکتی رو بیش از 15 سال اداره کنم، تثبیت کنم و ارتقا بخشم.

Icon

مشاوره کسب و کار فردی

این بخش مربوط همراهی، راهنمایی و مشاوره به افرادی ست که مایل هستند کسب و کار خودشان رو بسازند، شرایط کسب و کار خود را بهبود بدهند و یا حتی تفکر کسب و کار خود را تغییر بدهند. ...

مطالعه...
Icon

مشاوره تیم کسب و کار

این بخش مربوط به همراهی، راهنمایی و مشاوره به تیم ها و شرکت ها ست که مایل هستند کسب و کار خودشان رو بسازند، ارتقا دهند، شرایط کسب و کار فعلی خود را بهبود بدهند و یا حتا تفکر کسب و کار خود را تغییر بدهند. ...

مطالعه...
Icon

مشاوره اشخاص

این بخش مربوط به همراهی، راهنمایی و مشاوره به افرادی ست که مایل هستند کسب و کار خودشان رو بسازند، در دنیای کارمندی خودشون پیشرفت کنن و یا حتا شجاعت تغییر زمینه کاری خود را پیدا کنند و زندگی را به سمت آنچه که به آن علاقه مندند تغییر بدهند. ...

مطالعه...

تجربه های من در کوچینگ…

برای عضویت در هیات مدیره شرکت هایی که می خواستند هر یک تاسیس کنند از من دعوت شد، این موضوع فارغ از اهمیت تجاری از نظر عاطفی و شغلی برای من بسیار ارزشمند بود. 5 سالی می شد که برای ساخت شغل و کسب و کارشون همراهی داشتم؛ با پشتکار، جسارت و عزم راسخ از کلی پستی و بلندی، سختی و فشار و بی مهری و بی معرفتی مخاطبین از مشتری گرفته تا همکار با سر بلندی رد شده بودند و به خوبی آنها را پشت سر گذشته بودند، نه اینکه حالا با آسودگی و بدون تلاش و نیاز به وجود اراده، مسیر کسب و کارشون پیش می رفت ؛ نه، اما الان هم خودشون و هم کسب و کارشون دارای انسجام شده بود و این برای من بسیار ارزشمند بود. از سینا و گندم برای همراهی هاشون سپاسگزارم، از جدیت و پشتکار و تعهدی که برای ساختن داشتند و دارند سپاسگزارم و از اینکه با محبت و لطف همچنان از من برای تداوم حضورم در کسب و کارشون دعوت کردند هم سپاسگزارم. این هم از نظر عاطفی و هم از نظر شغلی برای من از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که نشان می دهد که من می توانم در آنچه آنها با همراهی هم ساخته ایم، شریک باشم. قدردان، قدردانی آنها از سال ها همراهی هستم و صد البته خوشحال از ساخته شدن یک کسب و کار دیگر چرا که ساخت یک کسب و کار یک فرد یا افرادی را از حالت انفعال شغلی به اشخاصی مولد در کار تبدیل می کند. زمانی که با هم شروع کردیم هیچ تضمینی برای موفقیت نبود اما وقتی پیش رفتیم ضمانت های کسب موفقیت یواش یواش خودشون رو نشون دادن، جدیت بچه ها در پیگیری، عدم اهمال کاری در اقداماتی که پیش رو داشتند، خلاقیت خودشون در پیدا کردن راه کارها و عدم توقف در هنگام شکست ها، نشانه های روشنی بودند از امکان ایجاد شانس رخدادن موفقیت. و همینطور هم شد، موفقیت های کوچک، آهسته و گهگاه، در میان کوهی از مشکلات و سختی ها خودی نشون دادند و انگیزه ایی شدند برای پیش رفتن، با هر اقدام شانس پیش آمدن فرصت موفقیت بیشتر و بیشتر ایجاد می شد و این روندی بود که به صورت متداوم پیگیری و اقدام می شد.

برای عضویت در هیات مدیره شرکت هایی که می خواستند هر یک تاسیس کنند از من دعوت شد، این موضوع فارغ از اهمیت تجاری از نظر عاطفی و شغلی برای من بسیار ارزشمند بود. 5 سالی می شد که برای ساخت شغل و کسب و کارشون همراهی داشتم؛ با پشتکار، جسارت و عزم راسخ از کلی پستی و بلندی، سختی و فشار و بی مهری و بی معرفتی مخاطبین از مشتری گرفته تا همکار با سر بلندی رد شده بودند و به خوبی آنها را پشت سر گذشته بودند، نه اینکه حالا با آسودگی و بدون تلاش و نیاز به وجود اراده، مسیر کسب و کارشون پیش می رفت ؛ نه، اما الان هم خودشون و هم کسب و کارشون دارای انسجام شده بود و این برای من بسیار ارزشمند بود. از سینا و گندم برای همراهی هاشون سپاسگزارم، از جدیت و پشتکار و تعهدی که برای ساختن داشتند و دارند سپاسگزارم و از اینکه با محبت و لطف همچنان از من برای تداوم حضورم در کسب و کارشون دعوت کردند هم سپاسگزارم. این هم از نظر عاطفی و هم از نظر شغلی برای من از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که نشان می دهد که من می توانم در آنچه آنها با همراهی هم ساخته ایم، شریک باشم. قدردان، قدردانی آنها از سال ها همراهی هستم و صد البته خوشحال از ساخته شدن یک کسب و کار دیگر چرا که ساخت یک کسب و کار یک فرد یا افرادی را از حالت انفعال شغلی به اشخاصی مولد در کار تبدیل می کند. زمانی که با هم شروع کردیم هیچ تضمینی برای موفقیت نبود اما وقتی پیش رفتیم ضمانت های کسب موفقیت یواش یواش خودشون رو نشون دادن، جدیت بچه ها در پیگیری، عدم اهمال کاری در اقداماتی که پیش رو داشتند، خلاقیت خودشون در پیدا کردن راه کارها و عدم توقف در هنگام شکست ها، نشانه های روشنی بودند از امکان ایجاد شانس رخدادن موفقیت. و همینطور هم شد، موفقیت های کوچک، آهسته و گهگاه، در میان کوهی از مشکلات و سختی ها خودی نشون دادند و انگیزه ایی شدند برای پیش رفتن، با هر اقدام شانس پیش آمدن فرصت موفقیت بیشتر و بیشتر ایجاد می شد و این روندی بود که به صورت متداوم پیگیری و اقدام می شد.

حضور در کنار گندم و سینا اولین فرصت همراهی من برای راهنمایی دوستانم نبود قبل او خانم کاشی بود و خانم فیضی و ... بعد از آنها هم آقای بختیاری و خانم گندم آبادی و خانم برنو و آقای اشعری و دیگر دوستان اما ماجرا بیش از اینها قدیمی است. در دوران کودکی و نوجوانی در محله ای که زندگی می کردیم، بزرگ کوچکترها بودم و کوچک بزرگترها... تعجب نکنید از روی غرور بر کوچکترها، بزرگی نمی کردم و از روی ناتوانی، در مقابل بزرگترها خودم را کوچک بر نمی شمردم، بلکه هیچ کدام از بچه های محل دقیقا هم سن من نبودند یعنی هنگامی که با گروه بچه های بزرگتر همراه می شدم از همه کوچکتر بودم و هنگامی که با گروه بچه های کوچکتر بازی می کردم از همه بزرگتر.... شرایط جالبی بود در جایی یاد می گرفتم و تلاش می کردم تا خودی نشون بدم تا مورد قبول جمع بزرگترها باشم و در عین حال در بین کوچکترها، رهبری می کردم و سروری. در این میان آموختم که برای پذیرفته شدن در بین بزرگان نباید بر روی محبت و لطف آنها حساب کنم بلکه باید شایستگی خودم را نشان بدهم و از طرف دیگه نباید بر روی سن بالاتر یا زور بیشترم برای رهبری بر کوچکترها تاکید کنم بلکه باید بر کاردانی و لیاقتم در این جایگاه بیافزایم. اولین درس مربی بودن نه در کتاب و دانش اکتسابی از تئوری بلکه از تجربه کردن و کسب دانش عملی برایم فراهم شد. این شاید همان تفاوت من بود با بسیاری از دیگر کوچ هایی که در واقع آن مسیر و روند رشد را نزیسته بودند بلکه فقط آنرا آموخته بودند. من رسم کوچینگ زندگی و کسب و کار را تجربه کردم هرچند که برای آموختن بیشتر و عمق دادن بر تجربیات کسب کرده هم مطالعه داشتم، هم گفتگو... هم خوب می دیدم و هم خوب می شنیدیم... دانشگاهم در شهرستان بود و من در رفت و آمد بین شهری در این دوران اقدامی که همیشه انجام می دادم، باز کردن باب گفتگو با فرد کناری ام بود هنگامی که هر دو در اتوبوس بین شهری نشسته ایم و کلی وقت گفتگو داریم، از روستایی و کشاورز گرفته تا استاد دانشگاه و روحانی ... مردمان عادی که موضوعات زندگی خود را با من به اشتراک می گذاشتن و من این شانس را داشتم که از نگاه آنها به دنیا بنگرم، این یک فرصت بزرگ بود چرا که از تجربیات آنها مطلع می شدم. برای تصمیم گیری در زندگی ام و بعدها در کسب و کارم، داشتن پشتوانه شناختی متعدد کمک کننده بود. از برگزاری تئاترهای یک نفره برای بچه های محله و فامیل در نوجوانی تا مربیگری تیم فوتسال در دانشگاه و همراهی در گرداندن گروه فرهنگی در اوایل جوانی، از مدیریت کارگرهای کارخانه سنگ کوبی در اولین تجربه شغلی ام تا مدیریت شرکت خودم، همیشه درگیر اقدام بودم ... برای هر اقدامی نیاز به تصمیم هست و برای هر تصمیمی نیاز به اراده.

آموختم که برای رشد نیاز به اقدام هست و این اقدام نمی تواند بدون وجود اراده محقق شود، برای همین در هر حال آنچه که به همراهانم منتقل می کنم جرقه زدن ، روشن شدن، افروختن و شعله ور شدن نیروی اراده آنان است. با اراده مهیا و در اختیار، می توانیم بر روی مسیر و الزامات طی آن صحبت کنیم. این آموخته هرچند بدیهی است اما بارها و بارها با از دست رفتن انگیزه، با مخالفت جامعه و دوستان، با عدم کسب موفقیت پیش بینی شده، با ضربات عاطفی و یا شکست های مالی و با هزاران مورد دیگر درونی و بیرونی مورد تهدید قرار می گیرد. در مقام مقایسه، بالا نگهداشتن اراده هم تیمی ها برای مقابله با تیمی قوی تر و ایجاد روحیه " خواستن " با برافروختن این نیرو، در فردی که منفعلانه زندگی می کند متشابه است. هر دو به " دلیل " برای برخیزیدن نیاز دارند و من بارها و بارها آنرا تجربه کرده ام، در تمرین، در مسابقه، در گفتگوهای سمن ( سازمان مردم نهاد ) و در محیط های رسمی شغلی و کار. این تجربه را هم در جایگاه پذیرنده و هم در جایگاه ارایه دهنده کسب کردم که به نظرم سیری طبیعی برای آموختن و اندوختن تجربه است. بدین دلیل هیچگاه همراهانم را مجبور به تسریع در اقدام نمی کنم و به ایشان اجازه آموختن و تجربه کردن می دهم اما در مسیر درست. سعی می کنم مسیر صحیح حرکت را با کمک خود ایشان ترسیم کنم و سپس از تجربه آموزی در این مسیر حمایت می کنم، فراز و فرود ها را سیر طبیعی برای بهتر شدن می دانم. بدان ها تلاش برای موفقیت را می آموزانم، نه ادای موفق شدن و برای هر یک مسیر، شیوه و فرصت تجربه کردن های ویژه خودشان را که از همراهی فکری با خود ایشان ترسیم شده است را اختصاص می دهم و از ارایه پیشنهادات کلی و روش هایی دور از ویژگی های ایشان پرهیز می کنم. تجربه های کوچینگم، مرا برای گونه دیگری از همراهی با مخاطبینم آماده کرده است؛ شیوه و روش من در کوچینگ صبورانه و گام به گام است چرا که به ساختن فرگشت گونه، مطابق طبیعت اعتقاد دارم. روشی که اگر پشتکار داشته باشید مهارت هایی را در شما ایجاد می کند که می توانید برای همیشه به آنها اتکا کنید.


هانی ادیب آزاد دیماه 1403

نظرات دوستان و همراهان

همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar
همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar
همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar
همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar
همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar
همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar
همراهان

ممنونم از همه زحمات تیم زربین و مهندس ادیب آزاد

مدیرعامل شرکت طراحی سایت دئودار
Image sina afshar

فرآیند مشاوره و راهبری:

مرحله یک

ارائه درخواست

بررسی اولیه درخواست ارائه شده توسط تیم

در این مرحله در صورت قبول درخواست با مخاطب تماس گرفته و می شود و مرحله دوم کار آغاز می شود

مرحله دو

گفتگو با مخاطب

دعوت به جلسه حضوری یا تماس تلفنی

در این جلسه به صورت کلی برای مخاطب اهداف کلی در نظر گرفته خواهد شد و مخاطب بوسیله کار عملی سنجیده خواهد شد

مرحله سه

بازنگری و آغاز فرایند راهبری

بررسی اهداف در نظر گرفته شده

در این مرحله میزان درستی اهداف تعیین شده سنجش می شود و در صورت صحت اهداف، فرایند راهبری آغاز می شود

مرحله چهارم

بررسی نتایج

بررسی نتایج اهداف تعیین شده در مراحل قبل

هر گام و بخشی که به پیش می رود و نتایجی از آن حاصل می گردد که بر اهداف نهایی و یا زمان بندی پیش بینی شده تاثیر گذار می گردند می بایستی که مورد بررسی قرار گیرند.

ارسال درخواست مصاحبه

  • شماره تماس

    09122844353

  • آدرس ایمیل
    haniadibazad@gmail.com
  • آدرس

    تهران خیابان سعدی جنوبی
    نبش کوچه بوشهری پاساژ سلامت

ساعات کاری

  • شنبه – چهارشنبه : 10 am – 4 pm
  • پنجشنبه : تعطیل
  • جمعه : تعطیل

شماره تماس 09122844353